شهداء و مهدویت:
مولاے غریبم
گفتیم بیا ولے دلے تنگ نشد
برهیچ لبے نام تو آهنگ نشد
صد بار شده وزیر فرهنگ عوض
صد حیف ڪہ انتظار فرهنگ نشد
✋ سلام محبوب قلبم💚
صبح بخیر آقاے دو عالم❤️
🌹 ✨ @shohadavamahdawiat✨ 🌹
|
شهداء و مهدویت: مولاے غریبم گفتیم بیا ولے دلے تنگ نشد صد بار شده وزیر فرهنگ عوض ✋ سلام محبوب قلبم💚 🌹 ✨ @shohadavamahdawiat✨ 🌹 داستان هـاے کوتـاه: 👈 جواب ابلهان خاموشی است شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من نبند، چرا که خر تو از کاه و یونجه او می خورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را می شکند. خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. خر سوار گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی. شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد. صاحب خر، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد. قاضی سوال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود، هیچ چیز نگفت. قاضی به صاحب خر گفت: این مرد لال است؟ روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد ! قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟ چه گفت؟ @Dastanhaykotah 🌟طهارت نفس🌟: #سخن اما ازطلا 👇 ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ✅ﺻﺒﺤﻬﺎ ﮐﻪ ﺩﮐﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﻟﺒﺎﺳﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﻡ ﺧﻮﺩﻡ ﯾﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭ؟ ✅ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻗﺪﺭ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ : ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻧﻤﺎﻥ ﮐﻮﺗﺎﻫﺘﺮ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﺷﮑﻮﻓﻪ ﻫﺎﺳﺖ . ✅ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ : ﺑﻮﺩﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻗﺪﺭ ﺑﺪﺍﻧﻴﻢ، ﻧﺒﻮﺩﻥ ﻫﺎ در ﻫﻤﻴﻦ ﻧﺰﺩﻳﻜﻰ ﺍﺳﺖ 👈 نامه ای به خدا بسم الله الرحمن الرحیم خدمت جناب خدا ! سلام علیکم، اینجانب بنده ی شما هستم. از آن جا که شما در قران فرموده اید: “و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها “هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است. من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین. در جای دیگر از قران فرموده اید:"ان الله لا یخلف المیعاد” مسلما خدا خلف وعده نمی کند. بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم: 1⃣ همسری زیبا و متدین نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گوید،مسجد خانه ی خداست. پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که(به قول پروین اعتصامی) “نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست” ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید: نامه ای که برای خدا نوشته بودید، ایشان به ما حواله فرمودندپس ما باید انجامش دهیم. و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود. این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری می شود. 👌 این مطلب را میتوان درس واقعی توکل نامید. یادت باشه وقتی میخوای پیش خدا بری، فقط باید صفای دل داشته باشی. 🌷 یک داستان یک پند ✨ملا پسر را سوار خر کرده خودش پیاده راه میرفت. ✨در راه به چند نفر برخوردند که پسر ملا را با انگشت نشان داده گفتند: امروزه اولاد ابدا رعایت احترام پدر را نمیکند. ببینید این پسر سوار خر شده و پدر پیرش از عقب او پیاده روان است. ✨پسر ملا به پدرش گفت: دیدی پدر من گفتم خوب نیست که شما پیاده باشید و من سوار گردم. قبول نکردید دیگران هم همینطور میگویند حالا سوار شوید من پیاده خواهم آمد. ✨ملا سوار شده پسرش پیاده به دنبالش روان بود. ✨پس از گذشتن یک میدان باز به جمعی برخوردند که میگفتند. شما که سالهاست به گرما و را رفتن عادت دارید با این حال با کمال بی انصافی سوار شده و پسر جوانی که با سرد و گرم آشنا نیست در عقبش پیاده میبرد. ✨ملا پسر خود را هم سوار خر کرده خودش هم سوار بود راه افتادند. ✨هنوز چند قدمی نرفته بودند که دو نفر عابر آنها را از بی انصافی که کرده و در هوای گرم دو پشته سوار شده بودند ملامت نمودند. ✨ملا و پسرش از الاغ پایین آمده هر دو پیاده از عقب الاغ به راه افتادند. ✨چند قدم که رفتند باز شخصی رسیده گفت: خدا شعور بدهد دو نفر نادادن در عقب الاغ در این هوای گرم پیاده راه میروند. ✨ملا غضبناک شده گفت: حرف شما صحیح است ولی راهی برای رهائی ما از زبان مردم پیدا کنید تکلیف خودمان را زود میتوانیم معلوم کنیم 😟 :) 💠 قرآن کریم آیه 12 سوره حجرات یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا ۚ أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ 💠ترجمه: 💠امام علی (ع): |
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
|
آخرین نظرات